دخترونه

سلام من مهدیس هستم مدیر و نویسنده اصلی این وبلاگ . این وبلاگ مخصوص دختراس یعنی هر چیزی که برای دخترا جالب باشه قشنگ باشه جذاب باشه مثل جوک رمان عکس و خیلی مطالب دیگه. شما میتونید با نظر دادن و امتیاز دادن به پست ها تعداد این مطالب رو زیاد کنین .

دخترونه

سلام من مهدیس هستم مدیر و نویسنده اصلی این وبلاگ . این وبلاگ مخصوص دختراس یعنی هر چیزی که برای دخترا جالب باشه قشنگ باشه جذاب باشه مثل جوک رمان عکس و خیلی مطالب دیگه. شما میتونید با نظر دادن و امتیاز دادن به پست ها تعداد این مطالب رو زیاد کنین .

اصلا دختر ساخته شده واسه ناز کردن!
گیر دادن
غر زدن
حسادت کردن
دوست داشته شدن
اصن دلش میخواد…
مشکل داری نیا طرفش…
……………………………………….

جملات زیبا

خـــــیلی بـــــاید بـــــی مـــــعرفت بـــــاشی


کـــــه پـــــشت جـــــمله ی:


تـــــنهام نـــــذار، بـــــی تـــــو نـــــمیتونم...


چـــــه غـــــروری شـــــکسته شـــــده،


بـــــه خـــــاطر * دوســـــت داشـــــتنت

عادت ندارم


درد دلم را، به همه بگویم!


پس خاکش میکنم زیر چهره ی خندانم...


تا همه فکر کنند


نه دردی دارم


و نه قلبی!

حـــــواسمون بـــــاشه دل آدمه!


شـــــیشه نـــــیست کـــــه روش هـــــا کـــــنیم


بـــــعد روش قـــــلب بـــــکشیم


و


وایـــــسیم آبـــــ شـــــدنشو نـــــگاه کـــــنیم


و کـــــیف کـــــنیم!


رو شـــــیشه ی نـــــازک دل آدمـــــا


اگـــــه قـــــلب کـــــشیدی...


بـــــاید مـــــردونه پـــــاش وایـــــسی!

سربازی رفتن دخترا طنز

صبحگاه: 

فرمانده: پس این سربازه‌ها (بجای واژه سرباز برای خانمها باید بگوییم سربازه !) کجان؟

معاون: قربان همه تا صبح بیدار بودن داشتن غیبت میکردن

ساعت 10 صبح همه بیدار میشوند...

سلام سارا جان

سلام نازنین، صبحت بخیر

عزیزم صبح قشنگ تو هم بخیر

سلام نرگس

سلام معصومه جان

ماندانا جون، وای از خواب بیدار میشی چه ناز میشی...

صبحانه

وا... آقای فرمانده، عسل ندارید؟

چرا کره بو میده؟

بچه‌ها، من این نون رو نمیتونم بخورم، دلم نفع میکنه

آقای فرمانده، پنیر کاله نداری؟ من واسه پوستم باید پنیر کاله بخورم:

?

بعد از صبحانه، نرمش صبحگاه (دیگه تقریبا شده ظهرگاه)

فرمانده: همه سینه خیز، دور پادگان. باید جریمه امروز صبح رو بدید

وا نه، لباسامون خاکی میشه ...

آره، تازه پاره هم میشه ...

وای وای خاک میره تو دهنمون ...

من پسر خواهرم انگلیسه میگه اونجا ...

?

?

?ناهار

این چیه؟ شوره

تازه، ادویه هم کم داره

فکر کنم سبزی اش نپخته باشه

من که نمی‌خورم، دل درد میگیرم

من هم همینطور چون جوش میزنم

فرمانده: پس بفرمایید خودتون آشپزی کنید!

بله؟ مگه ما اینجا آشپزیم؟ مگه ما کلفتیم؟

برو خودت غذا درست کن

والا، من توخونه واسه شوهرم غذا درست نمی‌کنم، حالا واسه تو ...

چون کسی گرسنه نبود و همه تازه صبحانه خورده بودند، کسی ناهار نخورد

?

?

?بعد از ناهار?فرمانده: کجان اینا؟

معاون: رفتن حمام

فرمانده با لگد درب حمام را باز میکنید و داد میکشد، اما صدای داد او در میان جیغ سربازه‌ها گم میشود...

هوووو.... بی شعور

مگه خودت خواهر مادر نداری...

بی آبرو گمشو بیرون...

وای نامحرم...

کثافت حمال...

(کل خانم ها به فرمانده فحش میدهند اما او همچنان با لبخندی بر لب و چشمانی گشاده ایستاده است!)

?

?

?بعد از ظهر

فرمانده: چیه؟ چرا همه نشستید؟

یه دقیقه اجازه بده، خب فریبا جان تو چی میخوری؟

جوجه بدون برنج

رژیمی عزیزم؟

آره، راستی ماست موسیر هم اگه داره بده میخوام شب ماسک بزنم.

?

?شب در آسایشگاه

یک خانم بدو بدو میاد پیش فرمانده و ناز و عشوه میگه: جناب فرمانده، از دست ما ناراحتین؟

فرمانده: بله بسیار زیاد!

خب حالا واسه اینکه دوباره دوست بشیم بیایید تو آسایشگاه داره سریال فرار از زندان رو نشون میده، همه با هم ببینیم

فرمانده: برید بخوابید!! الان وقت خوابه!!

?

?

?فرمانده میره تو آسایشگاه:

وا...عجب بی شعوری هستی ها، در بزن بعد بیا تو

راست میگه دیگه، یه یااللهی چیزی بگو

فرمانده: بلندشید برید بخوابید!

همه غرغر کنان رفتند جز 2 نفر که روبرو هم نشسته اند

فرمانده: ببینم چیکار میکنید؟

واستا ناخونای پای مهشید جون لاکش تموم بشه بعد میریم.

آره فری جون؛ صبر کن این یکی پام مونده

فرمانده: به من میگی فری؟؟ سرباز! بندازش انفرادی.

سرباز: آخه گناه داره، طفلکی

مهشید: ما اومدیم سربازی یا زندان! عجبا!

تفاوت خنده دار دخترا و پسرا

1- در تنهایی به چه چیز فکر می کنن؟

دختر : یعنی میشه فوق تخصص پزشکی بگیرم و زحمتام به حدر نره

پسر : یعنی میشه پزشکی دانشگاه تهران قبول شم و اونجا یه دختر پولدار تور کنم و با پول باباش یه بنز آخرین سیستم بگیرمو با رفقا بزنیم بریم کنار دریا! (اینم از معرفتتون پول طرف و بگیرین و با رفقا برین عشق و حال

2- تو خیابون تنها راه میره سرش هم پایینه…

دختر : مهم نیست تو چه رشته ای داره تحصیل می کنه اما تو فکره که در مورد همه رشته ها تقریبا عالم شه.

پسر : اگر رشته تحصیلیش تجربی باشه همش داره در مورد ریز به ریز اجزای بدن ملت فکر میکنه.

و اگه ریاضی باشه معادله ان (n) مجهولی رو ذهنی حل می کنه و زمان بندی

3- تو مغازه لباس فروشی…

دختر : دنبال زیباترین لباس میگرده که از خریدش راضی باشه قشنگ چرخشو میزنه و بعد خرید میکنه آخرشم از چیزی که خریده چندان راضی نیست چون دنبال بهتریناست و دیدش مثه پسرا کوته نیست که به کم قانع هستن.

پسر : لباسهای زشت رو سری انتخاب میکنه که سری برسه سر قرار نکنه دیر کنه و طرف بره انقد که یادش میره بقیه پولشو پس بگیره

4- وقتی از یکی بدشون بیاد…

دختر : سعی میکنه طرفو نبینه یا بی محلش میکنه

پسر : تمام تلاششو یکنه آبروی طرفو ببره و ضایعش کنه.

5- وقتی با دوستاش تو خیابون را ه میره (دوستاش هم جنسشن)…

دختر : می چسبن به هم تازه بعضیهاشون هم دست همو می گیرن با صدای آروم غیبت می کنن یا در مورد لوازم آرایش جدیدی که خریدن حرف می زنن یا در مورد درس و فعالیت های علمی بحث میکنن.

پسر : با ۲۰ سانت فاصله کنار هم حرکت میکنن و در مورد مسایل بی خود بحث می کنن

6- اگه بعد از مدتی هم رو ببینن…

دختر : تا همدیگرو میبینن یه احوالپرسی گرمی میکنن بعدشم آمار بقیه رو از همدیگه میگیرن که از حال دوستای دیگشون با خبر شن(انقد که مهربونن)

پسر : مهم نیست چند وقته هم دیگرو ندیدن فقط با یه سلام و خوبی بعدشم میگن خداحافظ(انقد که بی احساسن)  ادامه مطلب ...